غرور و تعصب بیجا در بازار، منجر به نابودی می شود
واقعیت این است که خیال پردازی و غرور یک حس انسانی است که در همه ما با شدت های متفاوت وجود دارد. غرور یک حس بد نیست. مزایای زیادی هم دارد ولی، اگر کنترل و مدیریت نشود، می تواند راحت ما را به زمین گرم بزند.
بازار همیشه آماده است تا به معامله گر مدعی درس های تازه دهد.باور به این جمله به حدی است که از ترس اینکه بازار صدای معامله گران را نشنود حتی بعد از یک معامله خوب جرات ندارند از خودشان تعریف کنند.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه(سنا)، واقعیت این است که خیال پردازی و غرور یک حس انسانی است که در همه ما با شدت های متفاوت وجود دارد. غرور یک حس بد نیست. مزایای زیادی هم دارد ولی، اگر کنترل و مدیریت نشود، می تواند ما را با مشکلات زیادی روبرو کند.
در یک بازار صعودی، چند معامله موفق می تواند به قدری در آتش غرور شما هیزم بریزد که چشم های شما را برای همیشه نسبت به دیدن واقعیت های بازار سرمایه و جایگاه خودتان کور کند. ای کاش آسیبش فقط به خودتون برسد و باعث نشود ناخواسته دیگران را گمراه کنید.
اولین آسیبی که غرور به شما میزند این است که از قوانین خودتان پیروی نکنید. فکر کنید چند معامله موفق داشتید ناگهان توجه تان به یک سهم جلب میشود و بدون هیچ تحلیلی برای خرید تعجیل می کنید.
از تجربیات یک سهامدار :
یکی از دوستان من دقیقا به همین ترتیب خسارت زیادی دید. او حدود ١٠٠ میلیون پول داشت. در بازار خوب چند معامله را به سرانجام رساند و نقدینگی خود را به ١٨٠ میلیون تومان رساند. نگاهش به دنیا و آدمها متفاوت شده بود. تغییرات بنیادی را در رفتارش به وضوح می توان مشاهده کرد.
وی پس از چندی ۶٠٠ میلیون تومان اعتبار از کارگزار خود گرفت. بارها او را نصحیت کردم و گفتم موفقیت فرار نمی کند کمی آهسته تر برو. در جوابم می گفت عین پیرمردها شدی. غرور همه وجودش را گرفته بود.چشم هایش هیچ چیزی را غیر از پول نمی دید. معتقد بود بازار به کمک مرد شجاع میاد!
معامله بعدی این دوست سرمایه گذار، با حدود ٨٠ میلیون تومان سود همراه شد ولی، پس از آن شکست پشت شکست. ضرر پشت ضرر.
خلاصه، دوست من امروز نه تنها ١٨٠ میلیون تومان نقدینگی ندارد بلکه ١۴٠ میلیون تومان به کارگزاری درحالی بدهکار است که هیچ معادلی برایش در زندگیش ندارد.
به بازار سرمایه با دانش وارد شوید....