ممکن است تا عمق کاراکاس برویم
ساعت24-هوگو چاوز رئیسجمهور متوفی ونزوئلا در سال 2003 چند خیال خود را به جای واقعیت نشاند و تصور کرد همانطور که توانسته از پلههای سیاست بالا بیاید و نفر اول کاراکاس شود میتواند اسب چموش اقتصاد را نیز مهار کند. چاوز در خیال و رویا خود را نجات بخش تودههای تهیدست ونزوئلایی تصور کرد و به دوستان و همراهانش دستور اکید داد به هر شکل و به هر ترتیب باید قیمت کالاهای اساسی در کشور تثبیت شود و تا تهیدستان احساس آرامش کنند و لابد در هر انتخاباتی به او رای دهند.
این اشتباه چاوز بود که تصور میکرد میتواند قیمتها را با استفاده از درآمد نفت مهار کند. اما چاوز تصور نمیکرد در وضعیت دستور دادن به قیمتها که باید بایستند تا فقرا احساس آرامش کنند روی دیگری دارد و آن بیمیلی و کاهش انگیزه سرمایهگذاری است. اینگونه بود که تولید داخلی روندی کاهنده را تجربه کرد و چاوز برای مهار قیمتها به عنصر واردات چشم دوخت. در این وضعیت اما تقاضا برای دلار آمریکا به عنوان ارز برتر افزایش یافت و نرخ تبدیل دلار به پول ونزوئلا افزایش یافت. پس چاوز چاره را در تثبیت قیمت دلار دید و سیاست سرکوب ارزی را در پیش گرفت. به زودی اما این بازار چند تکه شد و بازاری با نرخهای متفاوت شکل گرفت و دولت با دستهای خودش بازار سیاه ایجاد کرد. حالا دولت چاوز برای اینکه پول کافی داشته باشد دستور داد اوراق قرضه منتشر شود. ارزش اوراق قرضه منتشر شده تا سال 2017 به عدد 140 میلیارد دلار رسید که 70 میلیارد دلار آن را دو کشور روسیه و چین خریداری کردند و 70 میلیارد دلار آن نیز در داخل فروخته شد. دولت چاوز و جانشین او میدیدند و میفهمیدند اگر مالکان اوراق قرضه اراده کنند که در یک زمان واحد این اوراق را بفروشند دولت پول کافی برای خرید ندارد و به همین دلیل نرخ بهره اوراق را در هر دوره افزایش داد تا صاحبان اوراق همچنان مدارا کنند. با توجه به اینکه در حدود 90 درصد درآمدهای ارزی دولت از محل فروش و صادرات نفت تامین میشود، با شروع بحران و اعتصابها در صنعت نفت ونزوئلا تولید نفت این کشور از 68/2 میلیون بشکه در روز در سال 2014 به 5/1 میلیون بشکه در روز در سال 2018 رسید. این رخداد با کاهش قیمت نفت نیز همراه شد و درآمد دولت ونزوئلا را باز هم کاهش داد.
کاهش درآمد دولت از محل صادرات نفت به کاهش واردات منجر شد و همین عامل به کاهش واردات کالای اساسی در ونزوئلا منجر شد و قیمت کالاها روند فزایندهای را تجربه کرد. کاهش ارزش پول ونزوئلا در برابر ارزهای معتبر روندی فزاینده گرفت و مارپیچ تورم - کاهش ارزش پول در این کشور تشدید شد. آخرین آمارهای ارائه شده از سوی منابع جهانی از نرخ تورم نجومی در این کشور خبر میدهند. شهروندان ونزوئلایی در یک دوره میانمدت و با اتخاذ سیاستهای ارزی، تجاری و صنعتی غیرکارشناسانه و مبتنی بر توهم و خرید محبوبیت در بدترین وضعیت قرار گرفته و هر روز شمار قابل اعتنایی از آنها به سوی کشورهای همسایه مثل کلمبیا، پرو و برزیل مهاجرت میکنند. در شرایط حاضر نیز هیچ چشماندازی از بهبود وضعیت اقتصادی در ونزوئلا دیده نمیشود و شهروندان بیشتری با فقر و بدبختی دست و پنجه نرم میکنند.متاسفانه باید نوشت که اقتصاد ایران در راهی افتاده است که اگر به آن رسیدگی نشود میتواند به ونزوئلایی شدن منجر شود. دولتهای ایران از زمان دولت نهم تا حتی امروز البته با شدت و ضعف و به دلایل برخاسته از سیاست داخلی و البته محدودیتهای اعمال شده از سیاست خارجی رمز و راز ماندگاری خود را با محبوبیت بالا در سیاستگذاری ناکارآمد و جلب نظر مردم دیدند.
دولت احمدینژاد در شرایطی اقتصاد را تحویل دولت روحانی داد که برخی از شاخصهای اقتصادی در بدترین وضعیت بودند. یکی از وخیمترین شرایط اقتصاد کلان در دو سال آخر دولت احمدینژاد سیاستهای ارزی ناکارآمد و مبتنی بر توهم بود. دولت وقت تلاش میکرد با اراده سیاسی و با استفاده از همه ابزارهایی که دراختیارش است نرخ دلار را تثبیت کند اما معلوم بود که این اراده و توهم به جایی نمیرسد. تشدید تحریمهای آمریکا و غرب اقتصاد ایران را در بدترین موقعیت قرار داد. شوربختانه باید گفت از تابستان پارسال تا امروز سیاستهای ارزی ناکارآمد و مبتنی بر خیال از طرف دولت دوازدهم به هر حال اتخاذ شد و توصیههای اقتصاددانان به دولت که نباید از یک محل دوبار نیش بخوریم به جایی نرسید و نرخ تبدیل دلار به ریال در نیمه اول امسال از مهار خارج شد.واقعیت این است که نشانههایی از ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران دیده میشود و ایران در ابتدای راهی قرار گرفته است که اگر در همان مسیر ادامه یابد شاید با شدت کمتر اما به کاراکاسی شدن منجر خواهد شد.
جنان صفت, [۲۷.۱۰.۱۸ ۱۵:۲۹]
آنهایی که تحولات نرخ ارز و تحولات قیمت نسبی کالاها و خدمات در ایران را دنبال میکنند و نگاهی هم به تصمیمهای یرکارشناسانه دولت دارند احساس خوبی ندارند. شاید برای برخی افراد حتی در سطح کارشناسان تصور ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران سخت باشد اما نمیتوان واقعیتها را ندید. در همان روزهایی که چاوز در مسیری بیراهه رفت و شهروندان ونزوئلا را به این بدبختی رساند، برای برخی باورکردنی نبود که روزی برسد کشوری با ذخایر نخست نفت و گاز نتواند نیازهای روزمره مردم را تامین کند، اما این اتفاق افتاده است. آیا باید اقتصاد ایران به اعماق کاراکاس برود و همان تجربه تلخ و شوخ را تکرار کند تا بدانیم که نمیشود با سازوکارهای اقتصاد شوخی کرد؟ آیا زمزمههای مهاجرت در میان جوانان ایرانی بلند شده است و روزبهروز تمایل به مهاجرت افزایش مییابد را نمیشنویم؟ آیا نمیبینیم که قیمت نسبی کالاها و خدمات با دلار سازگار شده است؟ آیا نمیبینیم قدرت خرید شهروندان ایرانی هر روز کمتر میشود و سفرهها کوچکتر و کیک تولید کمتر میشود؟ به نظر میرسد ایران استعداد دارد از این راه برگردد و البته استعداد این را نیز دارد تا به اعمال کاراکاسی شدن برسد.
محمد صادق جنان صفت – ماهنامه انامه بازرگانی