ساعت24-بهای هر بشکه نفت برنت دریای شمال که اوایل اکتبر گذشته به ۸۶ دلار رسیده بود پیش از توافق 24 کشور صادرکننده نفت در اتریش در محدوده ۶۰ دلار نوسان می‌کرد. تنها در ماه نوامبر، بهای نفت ۲۲ درصد سقوط را تجربه کرده که از ۱۰ سال پیش به این‌طرف بی‌سابقه بوده است.

این رویداد طبعاً محصول وجود نفت اضافی در بازار بود . پیش از توافق وین عرضه نفت بیش از تقاضاست، زیرا عربستان سعودی زیر فشار واشینگتن نفت خود را به بالای ۱۱ میلیون بشکه در روز افزایش داد تا کاهش صادرات نفتی ایران را در بازار جبران کند. درواقع آمریکا تهدید کرده بود با موج دوم تحریم‌هایش از پنجم نوامبر، صادرات نفت ایران را به صفر تنزل خواهد داد. تهدید مذکور به دلایل گوناگون به اجرا گذاشته نشد، زیرا آمریکا به‌منظور جلوگیری از پیدایش تنش در بازار جهانی نفت به هشت کشور اجازه داد طی یک دوره موقت به خرید نفت از ایران ادامه دهند. حاصل آنکه صادرات نفتی ایران کاهش یافت، ولی نه آن‌چنان‌که انتظار می‌رفت.در همان حال صادرات اضافی عربستان (و چند کشور دیگر) موجودی نفت را در بازار بالا برد، آن‌هم در شرایطی که اقتصاد جهانی از وضعیت درخشانی برخوردار نیست و، به همین علت، مصرف نفت در جا زده است، تا جایی که ذخایر موجود در انبارهای نفتی کشورهای صنعتی رو به افزایش گذاشته و، درنتیجه، بهای نفت در سراشیب افتاده بود. بر پایه اخبار منتشرشده از اوپک در نشست اخیر چند تصمیم گرفته شد کدر مجموع به سود افزایش قیمت نفت در بازار جهانی بود. وزیران نفت 14کشور اوپک و 10 کشور غیر از  اوپک روی‌هم‌رفته 1.2 میلیون بشکه از صادرات خودرو کاهش می‌دهند و البته ایران از کاهش تولید مستثنا شده است. این تصمیم موجب شد قیمت نفت تا اطلاع ثانوی و تا پیش از اینکه واکنش سایر کشورها مثل آمریکا مشخص شود تا  5درصد در هر بشکه به‌طور میانگین  افزایش را تجربه کند. به‌این‌ترتیب قیمت نفت اگر با شرایط تازه‌ای مواجه نشود در اندازه‌ای است که ایران می‌تواند با این قیمت درآمد حاصل از صادرات نفت در بودجه 1398 را به دست آورد. روند نگران‌کننده ادامه سقوط قیمت نفت مدیران دولت ایران را در تنگنا قرار داده بود که حالا تا چند ماه  آینده دست‌کم بر روی کاغذ این نگرانی برطرف شده است . اما بازار نفت نشان داده است قابلیت هرگونه نوسان از سوی بازیگران در سمت تقاضا و دریمت عرضه را دارد و تحول اتریش مایه امیدواری  حتی یک‌ساله نیست که ایران را از نگرانی خارج کند. نخستین نگرانی این است که بازیگران خارج از اوپک بخواهند اقدامی در مسیر افزایش عرضه بدهند. سازمان «اوپک» دیگر آن بازیگر قدر قدرتی نیست که می‌توانست بازار جهانی نفت را به اراده خود بالا و پایین ببرد. البته روی کاغذ هنوز این سازمان نقش بزرگی را بر عهده دارد. هرروز در جهان حدود یک‌صد میلیون بشکه نفت مصرف می‌شود که ۴۲ میلیون بشکه آن را ۱۵ کشور عضو این سازمان تأمین می‌کنند. به‌علاوه اعضای «اوپک» بخش بسیار بزرگی از ذخایر نفتی جهان را در اختیاردارند، آن‌هم ذخایری که از پایین‌ترین هزینه استخراج برخوردارند.سهم اعضای اوپک از کل صادرات به 30 درصد کاهش‌یافته است و دیگر آن بازیگر اصلی در بازار نیست. سازمان «اوپک» وحدت و انسجام نسبی گذشته خود را که بر تصمیم‌گیری‌های متکی بر تبادل‌نظر استوار بود، ازدست‌داده است.

اوپک در دستان عربستان

 

امروز مدیریت «اوپک» تقریباً در انحصار عربستان سعودی است و کشورهای دیگر، ازجمله ایران، عملاً در فرایند تصمیم‌گیری هیچ‌کاره‌اند. خروج قطر از این سازمان، که ژانویه آینده انجام می‌گیرد، نوعی اعتراض ضمنی علیه سلطه ریاض است.یکی از مهم‌ترین عوامل پدیدآورنده تحول «اوپک»، پیوندی است که میان ریاض و مسکو برای تأثیرگذاری بر بازار جهانی نفت به وجود آمده است. در همین نشست وین، نمایندگان ۱۰ کشور غیر عضو «اوپک» به رهبری روسیه در کنار ۱۵ کشور عضو «اوپک» به رهبری عربستان سعودی حضور دارند. ولی از میان این ۲۵ کشور، تنها عربستان و روسیه نقش‌آفرینی می‌کنند و دیگران عملاً هیچ‌کاره‌اند.از قرار معلوم این دو قدرت بزرگ نفتی به توافق‌هایی رسیده‌ بودند، از قرار معلوم عربستان سعودی برای تأمین هزینه‌ها و انجام برنامه‌های بلند پروازانه‌اش به نفت بالای هر بشکه ۸۰ دلار نیاز دارد و ولادیمیر پوتین نیز، که کشورش به‌شدت وابسته به تولید و صدور طلای سیاه است، نمی‌تواند به‌گونه‌ای منفعل نظاره‌گر سقوط نفت است. از سوی دیگر ایالات‌متحده آمریکا به دلیل افزایش شگفت‌انگیز تولید نفت «شیل» عملاً روسیه و عربستان را پشت سر گذاشته و به نخستین تولیدکننده نفت در جهان بدل شده است. بدین‌سان در پی یک دوران طولانی، آمریکا نه‌تنها در عرصه نفت به خودکفایی رسیده، بلکه به باشگاه صادرکنندگان این کالا پیوسته است. با افزایش بازهم بیشتر تولید نفت در آمریکا و تکمیل زیربناهای صادراتی، بازیگری تازه و پرقدرت به جمع صادرکنندگان نفت در جهان افزوده می‌شود. مسکو و ریاض، که طی چند سال گذشته عملاً مهار مدیریت بازار جهانی نفت را در دست داشته‌اند، مجبورند این واقعیت تازه را در نظر بگیرند. دونالد ترامپ، اگر بخواهد، می‌تواند با بهره‌برداری از ضعف ولیعهد سعودی در رابطه با قتل خاشقچی، در مورد ابتکار ریاض برای پایین آوردن تولید نفت به‌منظور بالا بردن قیمت نفت، مشکل به وجود بیاورد. نکته بعد رشد تولید اقتصادی چین  است که اگر با همین روند ادامه پیدا کند و اتفاقی در مسیر شتاب بیشتر آن نیفتد به تقاضای کند نفت کمک می‌کند و به همین دلیل بازار نفت استعداد کاهش قیمت را از این ناحیه دارد. مدیران سازمان برنامه‌وبودجه اگرچه بااحتیاط نسبت به سهم درآمد نفت در بودجه توجه کرده‌اند اما نیک می‌دانیم درآمد نفتی موتور رشد اقتصادی کشور در بخش‌های گوناگون است و آسیب در این درآمد به سایر منابع درآمدی نیز آسیب می‌زند. حالا ایران دخل بودجه‌اش متأسفانه به خواست و اراده پوتین و بن سلمان گره‌خورده است و این دو بازیگر اصلی سمت عرضه نفت می‌توانند راه بودجه ایران را هموار یا ناهموار سازند.