سرنوشت اقتصاد، سرنوشت کشور
شفقنا- سید مسعود رضوی در یادداشت روزنامه اطلاعات نوشت، درحال حاضر، بزرگترین مشغله ذهنی ایرانیان امور مالی و اقتصادی است. چند پرسش و موضوع را برای واپسین روزهای سال جاری مطرح میکنم و امیدوارم موجب اندیشه و جویش راه حل و راهکار مناسب از سوی صاحبنظران و مدیران شود. زیرا فرایند تصمیمگیری و برنامهریزی در شرایط حاضر ممکن است سرنوشت ما را در سالها و دهههای بعد تعیین کند.
با توجه به شرایط خاص کنونی، ما به چالش و چاره برای آینده در همین لحظه درآویختهایم. یا به پیش میرویم و جامعهای پویا و پیشرفته خواهیم داشت که یکی از قدرتهای بیستگانه جهان خواهد شد و یا مدلهای آفریقایی و خاورمیانهای که از تاریخ برون است و ره به سوی ناکجا آباد و تسلسل فقر و آشفتگی خواهد برد و دور باد از این ملت بزرگ و شایسته.
بیشک ایران پتانسیل قدرت، و برتری هژمونیک در منطقه را داراست. اما مسایل باید حل شود و راه توسعه هموار. قدرت در آگاهی و کنش انسانهاست و نیز حجم ثروت و تولید و داراییهای مؤثر و قابل ارائه. اگر کشوری فقیر باشد با مردمانی بیمار و گرفتار و انسانهایش فاقد استانداردهای زیستی و اخلاقی و آموزشی پیشرو باشد، قدرت تنها یک توهّم و اقتدار فقط تبلیغات است. ازین نوع کشورها در سراسر جهان صد مورد و بیشتر وجود دارد که برخی با مافیای فساد و شبکههای زورمدار اداره میشوند.
ما باید به منزلت واقعی و ضرورتهای برتری و بالاترین وضعیت ممکن با تراز ایران در منطقه و جهان دست یابیم. این امر را زیرساختهای ژئوپولیتیک و توان اقتصادی و انسانی به ما حکم میکند. اما مسایل پیش رویی هست که راه را دشوار و حرکت را کند کرده است:
در حال حاضر معیشت، برای سال آینده هم، دغدغه و نگرانی ایجاد کرده است و درست یا غلط، تحریمهای آمریکا و فشارهای شرکا و مستعمراتش، ما را در شرایطی قرار داده است که با هیچ دوره دیگری در چهار دهه اخیر قابل مقایسه نیست. اما پرسش اینجاست که آیا آنچه رخ داده، قابل مدیریت است و میتواند به نحوی سرنوشت کشور ما را به سوی تحولات مثبت رهنمون گردد یا خیر؟
در شرایط فعلی چند حقیقت را باید بپذیریم و اگر با واقعیات روبه رو نشویم، نه تنها تحریمها به زیان ماست، که هر شرایط ناشی از تحریم که به قول رئیسجمهوری کاسبان تحریم را به طمع میاندازد به زیان کشور است.
همین پرونده اخیرِ پتروشیمی که قریب شش میلیارد یورو اختلاس و سوء استفاده در آن ثبت شده است، از تحریمهای دور قبل بود.
توضیحات اخیر وزیر نفت، هر انسان خردمندی را دچار حیرت میکند و هر فرد با وجدانی را به تأسف وا میدارد. این که چگونه دستِ غارتگران بر اموال ملی گشاده شد و چگونه به بهانه تحریمهایی که بیهوده و به اسم کاغذپاره از سوی شورای امنیت وضع شده بود، طبقه انگل و غارتگری تحت عنوانِ کاسبان تحریم به وجود آورد و به جان مردم افتاد.
هنوز دولت روحانی با عقبه بانکی و مالی و اعتباری و تجاری وداخلی و بین المللی و…که از آن دوران به جای مانده، دست و پنجه نرم میکند و به قول یکی از اقتصاددانان برجسته، اثرات آن تا پنجاه سال دیگر هم بر اقتصاد و جامعه ما بر جای خواهد ماند.
آنچه گفته شد، حقایقی بسیار تلخ است اما اگر به عنوان تجربه تاریخی لحاظ شود و با عزم و اراده برای کشور و مردم گامی برداشته شود، میتوان ناامیدی را به امید و تهدید را به فرصت بدل کرد. همین شرایطِ تحریمی و همین حصرِ اقتصادی، فرصت مناسبی است برای آن که دولت را کوچک کنیم تا بالاخره بخش خصوصی در این کشور بتواند نفس بکشد. منظورم بخش خصوصی واقعی است و نه خصولتی!
در حال حاضر آنچه در آستانه سال جدید میتواند به مردم و کشورمان امیدی ببخشد، عزم همه جانبه برای رفع فساد و مبارزه واقعی با این انگلها و کاسبان و سوء استفاده کنندگان است. فرصتهای از دست رفته را نمیتوان به راحتی احیا کرد اما فرصتهای جدیدی را میتوان خلق کرد و اجازه نداد که همچون گذشته برباد رَود و بسوزد.
همه ما میدانیم که رقابتِ بیهوده و حذف گرایانهای که در جناحهای سیاسی کشور به ویژه تندروانِ بازمانده از دورانِ دولت نهم و دهم به کشور لطمههای بزرگ وارد کرده، و اینان هنوز مشغول مهره چینی و صحنه آراییِ بیهودهای هستند که نگذارد این دولت موفقیتی ولو اندک به دست آوَرَد. البته دولت روحانی البته بهانه است زیرا آنان با تصور حقیرانه و منفعت طلبانه و انحصار طلبانهای که دارند، اساسا توسعه ایران را هدف قرار داده و چرخ پیشرفت را خواهند شکست.
اطاله کلام را تمام کنم. دولت باید زواید را حذف و در فرصت کنونی، موجب ایجاد زمینههایی برای حذف نهایی نفت و رانتهای بیپایانش از اقتصاد و زندگی ملت شود. زمان ایجاد دولتی کوچک و کارآمد و مردمانی که از زیر سنگ و با کار و اندیشه ثروت خلق میکنند رسیده است. حکومت باید یکپارچه باشد و در مقابل فساد و اختلاس بایستد. اگر عدالت باشد مردم بزرگترین سرمایه خواهند بود وگرنه ملت و دولت باید راه دیگر بجویند که بعد بدان خواهیم پرداخت.