بازار سرمایه به کدام سو میرود ؟
اما در ادامه راه و با عبور از پاییز تالار شیشهای وارد روزهای سرد زمستان شد تا با ریزشهای پی در پی بسیاری از قلههای فتح شده قبلی خود را پس بدهد.
با وجود تمام این نوسانات از ابتدای سال تا ۲۵ اسفند ماه که شاخص دوباره به بالای ۱۷۱ هزار واحد بازگشت، شاخص کل رشد ۷۷ درصدی را تجربه کرد.
هرچند این میزان بازدهی در بازارهای رقیبی چون ارز، طلا، مسکن و حتی خودرو پایینتر است، اما کارشناسان بازار سرمایه با تردید به تکرار روزهای سال ۹۷ در سال جاری نگاه میکنند.
به اعتقاد آنها موتور اصلی رکوردزنیهای بورس در سال گذشته رشد جهشی نرخ ارز و افت ارزش پول ملی بوده است که در کنار افزایش نرخ جهانی کالاهایی همچون فلزات اساسی و پتروشیمی سودآوری بالایی برای شرکتهای بورسی به خصوص پتروشیمیها و فلزیها به ارمغان آورد.
اما این که در سال جاری تالار شیشهای اقتصاد ایران بتواند روزهای پرسود سال ۹۷ را تکرار کند شروطی دارد که دو کارشناس بازار سرمایه این شرطها را تشریح کردهاند.
چهار مؤلفه سمت و سوی بازار سرمایه
حمید میرمعینی کارشناس بازار سرمایه در اینباره افزود: در سال ۹۷ شاخص کل بورس با رشد بیش از ۷۰ درصدی همراه بود و در این سال شاخص رکوردهای زیادی را به نام خود ثبت کرد اما از نگاهی دیگر این رکوردهای پرتعداد به دلیل این که منشأ و خاستگاه آنها مربوط به بهبود عملکرد شرکتهای بورسی نبود و از عوامل بیرونی نشأت گرفته واقعی به نظر نمیرسد.
درواقع در سال گذشته افزایش نرخ ارز، کاهش ارزش پول ملی، رشد نرخ تورم و به تبع آن رشدنقدینگی مهمترین عواملی بودند که بازدهی بورس را افزایش دادند و درآمد بخشی از شرکتها نیز تحت تأثیر همین عوامل رشد داشت و ناشی از بهبود فرایندهای تولید این شرکتها نبود.
درحالی که بخش اعظم شرکتها و صنایع بورسی از آبان ماه امسال تحت تأثیر تحریمها با کاهش تولید مواجه بودند اما به دلیل رشد نرخ ارز همچنان به سودآوری خود ادامه دادند.
از سوی دیگر بازدهی ۷۰ درصدی بورس درمقایسه با بازارهای رقیب مانند ارز، طلا، مسکن و… اندک به نظر میرسد که این نشان دهنده این است که این بازار رشد چندانی نداشته است.
در سال گذشته ارز با رشد نزدیک به ۲۰۰ درصد، طلا با رشد بیش از ۲۰۰ درصد، مسکن حدود ۱۵۰ درصد و خودرو حدود ۱۰۰ درصد بازدهی داشتهاند که فاصله زیادی با بازار سهام دارد.
بنابراین بازار سرمایه با این میزان بازدهی تا حدی توانسته است ارزش داراییهای خود را حفظ کند.
در مجموع با وجود رشدی که بازار سرمایه تجربه کرد به اندازهای نبود تا به عنوان یک بازار جذاب نقدینگیهای سرگردان را جذب کند.
اگر بازار سرمایه فعالتر و کاملتری داشتیم با فراهم کردن امنیت سرمایهگذاری و سودآوری بالا میتوانست از ورود نقدینگی به بازارهای موازی که بهطور عمده نقش تخریبی در اقتصاد دارند جلوگیری کند.
در این خصوص متولی بازار سرمایه باید به گونهای برنامه ارائه دهد که بتواند حمایت مسئولان ارشد اقتصادی کشور را جلب کند.
این درحالی است که شاهد یک عملکرد منفعلانه در این بخش هستیم.
برای این که شرکتهای بورسی در سال ۹۸ نیز سودآوری قابل قبولی داشته باشند به چند عامل نیاز دارند که مهمترین آن کاهش تنشهای سیاسی داخلی و بینالمللی است.
درصورتی که محدودیتهای تحریم کاهش یابد میتوان شاهد رشد تولید و فروش شرکتهای بورسی بود.
در سال ۹۷ با وجود تمام کاستیهای موجود فرصت مناسبی برای هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه وجود داشت که متأسفانه نتوانستیم آنگونه که باید از این فرصت استفاده کنیم.
به همین دلیل نقدینگی جدیدی که در سال گذشته وارد بورس شد به صورت عمده صرف فعالیتهای سفته بازانه و نوسانگیران شد و دوباره از بورس خارج شد.
در صورتی که نقدینگی وارد شده به سمت تأمین مالی شرکتهای بورسی هدایت میشد تأثیر بسیار مثبتی بر بازار سرمایه میگذاشت.
بر همین اساس در سال گذشته تأمین مالی از طریق آورده نقدی شرکتها افت زیادی داشته است.
در مجموع در سال جاری چهار مؤلفه اصلی میتواند بازار سرمایه را تحت تأثیر خود قرار دهد و مسیر آن را تغییر دهد.
اولین و مهمترین عامل بحث ریسک سیاسی چه داخلی و چه خارجی است.
ریسکهایی مانند برجام و اف ای تی اف و تنشهای منطقهای که تأثیرگذاری زیادی بر اقتصاد و بازار سرمایه دارد.
در این خصوص درصورتی که اف ای تی اف به تصویب برسد میتواند تحول مثبتی در بازار سرمایه ایجاد کند چرا که هرچه محدودیتها در مراودات با جهان خارج بیشتر شود شرکتهای بورسی ضربه بیشتری میخورند.
دومین مؤلفه تأثیرگذار در بازار سرمایه سیاستگذاری اقتصادی و نحوه آن است.
نوع سیاستهایی که دولت در عرصه اقتصادی تدوین و اجرا میکند به صورت مستقیم بر روی حمایت شرکتهای بورسی تأثیر میگذارد.
این درحالی است که برخی از تصمیمات دولت در سال گذشته در حوزه اقتصاد به نفع بورس نبود.
در این خصوص مهمترین بخشهایی که سیاست دولت درباره آن اهمیت زیادی دارد به نرخ ارز، اصلاح نظام بانکی و نرخ بهره و سیاستهای یارانهای و حمایتی مربوط میشود.
سومین عامل مهم تحولات بازارهای جهانی است که خود تابعی از عوامل مختلف مانند جنگ تعرفهای چین و امریکا و سیاستهای اروپاست.
در این زمینه چشمانداز چندان مثبتی از رشد اقتصادی جهان به خصوص کشورهای نوظهور وجود ندارد.
بر همین اساس برآورد نرخ رشد اقتصادی در سالجاری از ۶٫۴ درصد به ۵٫۸ درصد کاهش یافت.
در مجموع پیشبینی میشود که اقتصاد جهانی وارد نوعی رکود اقتصادی شود.
عملکرد سازمان بورس اوراق بهادار به عنوان متولی بازار سرمایه چهارمین مؤلفه اثرگذار بر نوع حرکت بازار سرمایه در سال ۹۸ است.
این که تا چه حد این سازمان بتواند زمینه جذب نقدینگی را فراهم کند و سرمایهگذاران را جلب کند اهمیت بالایی دارد.
دراین زمینه میتوان برنامههای متعددی تدوین کرد.
در مجموع در سال ۹۸ درصورتی که با همین شرایط موجود حرکت کنیم نمیتوان انتظار رشد بالایی در بازار سرمایه داشت.
علی اسلامی بیدگلی کارشناس بازار سرمایه هم در این خصوص گفت: سال گذشته شاخص کل بورس در حدود ۷۵ درصد رشد را تجربه کرد.
مهمترین عواملی که به رشد شاخص و رکوردزنی در سال ۹۷ منجر شد به عوامل خارج از بازار سرمایه مربوط میشود.
در همین راستا افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی تأثیر زیادی در رشد شاخص داشت.
در واقع افت ارزش پول ملی منجر به کاهش قابل توجه ارزش جایگزینی ریالی شرکتها و افزایش سودآوری شرکتهایی که قیمت محصولات آنها از افزایش نرخ ارز تأثیر می پذیرد شد.
عامل دیگری که به افزایش شاخص بورس کمک کرد رشد قابل ملاحظه قیمت محصولات فلزی و پتروشیمی در بازارهای جهانی بود.
این دو عامل باعث شد ارزش سهام شرکتهای فلزی، معدنی و پتروشیمی رشد بالایی را تجربه کند.
اما این که بازار سرمایه با نرخ رشد سال گذشته در سال جاری هم حرکت کند به عوامل بسیاری وابسته است.
تکرار رشد شاخص در سال ۹۸ به تداوم روند صعودی قیمت مواد پایه نظیر فلزات و محصولات پتروشیمی در بازارهای جهانی بستگی دارد که البته رشد این محصولات نیز به پیشبینی و انتظارات از رشد اقتصادی جهانی و سرنوشت جنگ تجاری امریکا و چین ارتباط دارد.
بنابراین با توجه به این که پیشبینی نهادهای بینالمللی نشان میدهد که نرخ رشد اقتصاد جهانی به اندازه خوشبینیهای قبلی نیست تصور میشود که در بسیاری از کالاهای اساسی شاهد ثبات قیمتها باشیم که دراین صورت سودآوری شرکتهای بورسی ایران نیز به میزان سال گذشته نخواهد بود.
بدون در نظر گرفتن مؤلفههای خارجی یکی از عوامل مؤثر در سودآوری شرکتهای بورسی ارزش مقدار فروش بنگاههاست.
اگر شرکتها بتوانند نسبت به سال قبل فروش بیشتری داشته باشند از سودآوری بیشتری نیز برخوردار خواهند شد.
این درحالی است که پیش شرط لازم برای رشد تولید و فروش شرکتها تزریق نقدینگی و سرمایه درگردش است.
بدین ترتیب درمقابل عامل فزاینده افزایش فروش برخی از شرکتهای بورسی عامل کاهنده کمبود نقدینگی و سرمایه درگردش وجود دارد.
با این حال به نظر میرسد شرکتهای فعال در صنعت فلزات اساسی و پتروشیمی قابلیت این را دارند تا سودآوری سال ۹۷ را تکرار کنند.
اما تعدادی از صنایع بورسی مانند بانکداری و خودرو به دلیل کمبود نقدینگی در افزایش سودآوری با ابهام مواجه هستند.
منبع: ایران