دو تحلیلگر مسائل خاورمیانه با اشاره به تنش‌های اخیر میان تهران و واشنگتن،احتمال وقوع جنگ نظامی در منطقه را بررسی کردند.

 

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس به نقل از نشریه فارن‌پالیسی، ایلان گلدبرگ و الیزابت روزنبرگ در رابطه با تنش‌های اخیر میان تهران و واشنگتن و بررسی احتمال وقوع جنگ نظامی در منطقه اعلام کردند: حسن روحانی این هفته اعلام کرد ایران به‌طور مشخص اجرای برخی تعهدات برجامی را متوقف خواهد کرد.

اعلام این بیانیه یک سال پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای را نمی‌توان غیرمنتظره دانست و البته موجب یک بحران فوری نیز نشده است. اما در عوض حرکت آهسته‌ای را کلید زده که می‌تواند به جنگ ختم شود. هیچ تردیدی وجود ندارد که این شرایط به‌طور روزافزونی تهدیدآمیزتر از گذشته می‌شود اما هنوز زمان و فرصت کافی برای دیپلماسی وجود دارد.

طی یک سال گذشته، استراتژی ایران آن بود تا ضمن ماندن در توافق هسته‌ای، آمریکا را در عرصه سیاسی منزوی کند، مانع از بروز تقابل نظامی شود و برای کسب منافع اقتصادی از جانب اروپا، چین و روسیه تلاش کند. طرف‌های اروپایی برجام تلاش کرده‌اند تا منافع اقتصادی برجام را برای ایران تضمین کنند. اگرچه شرکت‌های اروپایی چنین تعهدی را ملزم نمی‌دانند، چراکه این امر به معنای نقض تحریم‌های آمریکا و درپی آن قطع دسترسی به بازار پرسود این کشور خواهد بود.

این هفته، دولت ترامپ تحریم‌های جدیدی را بر صنایع فلزات ایران وضع و جنگ‌افزارهای بیشتری را روانه منطقه کرده است. ماه گذشته آمریکا فشارها را از طریق وادار ساختن خریداران نفت ایران برای توقف واردات هرگونه نفت از این کشور به‌طور قابل ملاحظه‌ای افزایش داده که این میزان کاهش درحدود یک میلیون بشکه نفت روزانه می‌تواند ضربه سختی را به اقتصاد ایران وارد کند.

اندکی پیش از آن نیز کاخ‌سفید در اقدامی بی‌سابقه، سپاه را در فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا قرار داد. در پاسخ به چنین اقداماتی، ایرانی‌ها نیز اعلام کردند گام‌هایی را برای خروج از برجام برمی‌دارند. این موارد تغییرات خطرناکی هستند که سیگنال ظرفیت ایجاد بی‌ثباتی در منطقه‌ای ناپایدار را مخابره می‌کند. اما خبر خوب آن است که ایرانی‌ها به آرامی درحال گام گذاشتن در این مسیر هستند.

روحانی اعلام کرده از این پس دخایر اورانیوم با غنای کم و آب سنگین را بیش از محدودیت‌ها ذخیره می‌کند. به‌نظر می‌رسد که ایران همان استراتژی را که در طول یک سال گذشته انجام داد، ادامه می‌دهد و در عین حال تلاش می‌کند تا ضمن بهبود غرور ملی، اهرمی را برای مذاکرات احتمالی در دست داشته باشد.

در این برهه، چین، روسیه و اروپا هرچه در توان دارند به‌کار می‌برند تا ایران را از فعال‌سازی دوباره برنامه هسته‌ای منصرف سازند. این تلاش‌ها می‌تواند شامل تاکید مقامات اروپایی بر لزوم متعهد ماندن ایران به برجام و مطرح ساختن تهدید پیوستن اروپا به آمریکا در تحریم‌ها باشد. به علاوه روسیه، چین و اروپا سعی می‌کنند تا با پیشنهاد مشوق‌ها به شکل منافع اقتصادی، ایران را به ماندن در برجام قانع سازند. اروپایی‌ها ممکن است کار فعال ساختن ابزار مالی مشترک میان پاریس، برلین و لندن را آغاز کنند تا روند جابه‌جایی پول برای اقلام بشردوستانه بین شرکت‌های ایران و اروپا تسهیل شود.

این اقدام البته در سطح محدودی موجب تبادل مالی بین‌المللی با ایران خواهد شد ولی یک نماد بسیار مهم در حمایت اروپا از ایران خواهد بود. چین به احتمال فراوان در برابر تحریم‌های نفتی ایران معترض بوده و تلاش خواهد کرد تا بتواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد. دیگر کشورهای خارج از توافق هسته‌ای که نقش مهمی در درآمد‌های خارجی ایران دارند نیز در برابر این تحریم‌ها مخالفت می‌کنند و تقاضای اعمال معافیت برای واردات نفت از ایران را خواهند داشت.

ترکیه و هند هم‌اکنون با زحمت فراوانی در حال جایگزین کردن استراتژی‌هایی برای خرید نفت از ایران هستند اما تمایلی ندارند تا با این تولیدکننده مهم نفت نیز روابط را محدود کنند. درنهایت نیز ایران از تعهداتی که اروپا و چین برای انجام آن آمادگی دارند ناامید خواهد شد. چراکه هیچ بانک یا شرکتی ریسک نقض تحریم‌های آمریکا و نیز هزینه‌های مالی و اعتباری آن را به جان نمی‌خرد.

ایران تنها می‌تواند با شرکت‌ها و موسسات تجاری کوچکی داد وستد داشته باشد که آسیب‌پذیری در برابر تحریم‌های واشنگتن ندارند. با این حال باتوجه به اینکه ایران به دنبال یک جنگ گسترده نیست ممکن است ضرب‌الاجل ۶۰ روزه را تمدید کند. به‌ویژه اگر طرف‌های باقیمانده در برجام وارد دور جدیدی از مذاکرات جدی با ایران برای تامین منافع اقتصادی برجام شوند.

درغیر این صورت تصور اینکه ایران از بی‌نتیجه بودن این ضرب‌الاجل ۶۰ روزه خشمگین نشود،دشوار است و ممکن است به‌طور تدریجی به‌سوی ازسرگیری برنامه هسته‌ای حرکت کند که می‌تواند به راه‌اندازی تعداد بیشتری از سانتریفیوژ‌ها، افزایش ظرفیت تولید اورانیوم غنی‌شده و حرکت به‌سوی افزایش درصد غنی‌سازی منجر شود.

با این حال ایران گزینه مذاکره را باز خواهد گذاشت و از انجام اقدامی که جامعه‌جهانی را علیه خود متحد سازد خودداری می‌کند. اکنون اما بروز یک تقابل نظامی امری قریب‌الوقوع نخواهد بود. نخست آنکه ترامپ به آغاز یک جنگ جدید در خاورمیانه تمایلی ندارد. چراکه همواره علیه هزینه‌های هنگفت جنگ‌های منطقه برای آمریکا زبان به انتقاد گشوده و اقداماتی را درجهت خارج ساختن نیروهای نظامی آمریکا از منطقه انجام داده است.

موضع رسمی دولت آن است تا فشار بیشتری را بر ایران وارد سازد تا تهران را برای دستیابی به یک توافق جامع‌تر پای میز مذاکره بیاورد. ممکن است بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل نیز درحالی‌که ایران در مسیر از‌سرگیری برنامه هسته‌ای گام برمی‌دارد تهران را به حمله نظامی تهدید کند اگرچه وی پیش‌تر نیز به مدت سه سال از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ این تهدید را مطرح می‌کرد، اما به‌دلیل ریسک زیاد آن برای اسرائیل چنین اقدامی انجام نداد.

بر اساس این گزارش، نشانه دیگری که تهدید جنگ در مقطع کنونی جدی نیست آن است که درنهایت ایرانی‌ها تمایلی برای یک جنگ نظامی با آمریکا ندارند چراکه می‌دانند نتایج مخربی درپی دارد. اما نباید تنش‌های کنونی را نادیده گرفت چراکه ریسک جنگ درپی اشتباهات غیرعمدی به شدت افزایش یافته است.

در دو کشور تندروها بر این باورند که درگیری نظامی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. نباید فراموش کرد که فضای کنونی قابلیت اشتعال زیادی دارد. سیاست‌های دولت ترامپ موجب حرکت برنامه هسته‌ای ایران به‌سوی کاهش محدودیت‌ها شده است. این سیاست‌ها همچنین واشنگتن را از شرکا منزوی کرده و کارآمدی تحریم‌های آمریکا را نیز مورد پرسش قرار داده است.

تقابل نظامی در خلیج فارس قریب‌الوقوع نیست و به احتمال فراوان نتیجه شرایط کنونی در نهایت یک راه‌حل دیپلماتیک خواهد بود. اما این واقعیت که هیچ‌یک از بازیگران درگیر در این شرایط خواستار آغاز جنگ نیستند به آن معنا نیست که می‌توان به‌طور حتم مانع از بروز آن شد.