ساعت 24- درحالی که مقامهای ایرانی و شمار قابل اعتنایی از مقامهای آمریکایی با صراحت و یا به طور ضمنی از عقب نشینی دست کم لفظی رهبری کاخ سفید دربرابر ایران سخن می گویند اما انگار رهبری روسیه این را قبول ندارد ودرحالی که برخی ناظران و خبرگان نظام بینال ملل باوردارند آشتی یا حتی کاهش تنش میان ایران و آمریکا با راهبردهای روسیه سازگارنیست و به همین دلیل باورشان این است که نباید قبول کرد آمریکا عقب نشینی کرده است.

عماد آبشناس تحلیلگر اصلی مسایل ایران درخبرگزاری اسپوتنیک که از سوی دولت روسیه فعالیت می کند درنوشته ای طولانی تردیدهای جدی خودرا نسبت به عقب نشینی آمریکا تبیین کرده است که درادامه می خوانید:چند هفته است آمریکایی ها مواضعی نسبتا متفاوت با مواضع قبلی خود نسبت به ایران اتخاذ می کنند، امری که می تواند هم به معنای آن باشد که آنها از مواضع قبلی خود درقبال ایران عقب نشینی کرده اند و یا اینکه نقشه دیگری دارند که می خواهند پیاده کنند.در حالی که آمریکایی ها باور داشتند آخرین ضربه را به ایران وارد می کنند و با نوعی محاصره نظامی می توانند ایران را به زانو در آورند، ایرانی ها با تغییر استراتژی سیاسی و نظامی خود در رویارویی با ایالات متحده و متحدین آن معادلات را به هم زدند و کاری کردند کل جهان درگیر ماجرای اختلافات ایران و ایالات متحده شود و بسیاری از کشورهای جهان به میان آیند تا تلاش های دیپلماتیک برای حل اختلافات ایران و ایالات متحده بتواند تشنج های نظامی و امنیتی را خنثی کند.خوب می توان گفت بیشترین باور بر همین ماجرا است ونمی توان انکار کرد که این تغییر استراتژی تاثیر زیادی بر رفتار آمریکایی ها داشت، اما نباید سرمست بود و فراموش کرد نکات دیگری است که باید به آن توجه داشت و نمی توان باور داشت که آمریکا به این سادگی استراتژی و سیاست خود را تغییر دهد.بحث دیگری که مطرح است مبنی بر این است که جناحی در دولت آمریکا به رهبری آقای جان بولتون و با حمایت برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و اسرائیل و برخی مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران به دنبال جنگ و نابودی ایران هستند و جناحی دیگر به رهبری آقای ترامپ به دنبال گفتگو می باشند و با توجه به اینکه جناح طرفدار آقای بولتون هنوز نقشه قانع کننده ای در چنته ندارد و تنها نقشه اش حمله و نابودی ایران می باشد، جناح مقابل فعلا زمام امور را در دست گرفته.البته این نظریه هم دور از واقعیت نیست اما نه به این شکلی که مطرح می شود.به نظر می آید هدف از ارائه این نظریه رتوش چهره بین المللی پرزیدنت ترامپ می باشد.

ادامه عقب نشینی بزرگ آمریکا مقابل ایران

از سوی دیگر وعلیرغم هزینه های بسیار بالایی که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تا به حال برای راضی کردن ایالات متحده جهت راه اندازی یک جنگ بر علیه ایران کرده اند، احتمالا رئیس جمهوری ایالات متحده باور دارد هنوز هم این هزینه ها کم است و به نحوی باید آنها را بیشتر سرکیسه کرد.اگر به سوابق تاریخی برگردیم می بینیم که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تا زمانی از صدام حسین حمایت مالی می کردند که وی در حال جنگ با ایران بود و پس از پایان جنگ بلا فاصله حمایت مالی خود از صدام حسین را قطع کردند و حتی طلب های خود از عراق را به اجرا گذاشتند.آمریکایی ها زرنگ تر از این هستند که در چنین ماجرایی گیر کنند و در مواردی دیده ایم که برخی این کشورها مثلا تهدید کرده اند که در صورتی که مثلا کنگره آمریکا بر علیه آنها قانونی را تصویب کند چند صد ملیارد دلار ثروت خود را از آمریکا خارج کنند.درست است که آمریکایی ها وانمود کرده اند که از آنها حساب برده اند و به خواسته آنها تمکین کرده اند اما باید خیلی ساده لوح بود که باور کرد آمریکایی ها این رفتار را نادیده بگیرند وتلافی نکنند.آمریکایی ها بخوبی می دانند اگر به ایران حمله کنند و حتی بتوانند ایران را اشغال کنند باید هزینه ای بسیار سنگین چه از نظر مالی چه از نظر انسانی تحمل کنند و بعد از آن دیگر ابزاری برای فشار بر علیه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نخواهند داشت وهیچ منطقی ندارد که آمریکایی ها حاضر باشند .برخی ایرانیان و یا به اصطلاح ایرانی ها امروزه به امید اینکه روزی ایالات متحده نظام در ایران را سرنگون کند وآنها به نان و نوایی برسند با آمریکا و همپیمانان اش همکاری می کنند، ولی بد نیست توجه داشته باشند که آمریکایی ها نقشه های دیگری برای خود دارند که نقشی برای آنها در آن دیده نشده است.به همین دلایل نباید تصور کرد که آمریکا در مقابل ایران عقب نشینی کرده بلکه باید به ماجرا از این زاویه نگاه کرد که آمریکایی ها نقشه های جدیدی را دارند و تلاش دارند آن نقشه ها را پیاده کنند، نقشه هایی که احتمالا هیچ کدام از همپیمانان آنها (البته شاید به جز اسرائیل) از آن مطلع نبوده اند و نیستند.

تماس ایران و آمریکا ممکن است؟

وقتی که وزیر امور خارجه انگلیس اظهار می دارد در صورت بروز جنگ میان ایران و آمریکا انگلیس در کنار آمریکا قرار خواهد گرفت، باید توجه داشت که قطعا صحبت هایی پشت پرده انجام شده که وی چنین اظهار نظر رسمی ای را مطرح می کند، چون انگلیسی ها مخصوصا سیاستمداران بخش امور خارجه آنها هیچوقت خودسر چیزی را بیان نمی کنند.در مقابل هم می بینیم که آقای ترامپ اظهار می دارد در صورتی که انگلیس از اتحادیه اروپا خارج شود آمریکا تجارت توافق تجارت آزاد با این کشور امضا خواهد کرد.با توجه به این مباحث می توان تصور داشت آمریکایی ها تلاش دارند وانمود کنند که اهل صلح هستند و ماجرای خروج از برجام را از اذهان پاک کنند و وانمود کنند که فقط به دنبال صلح و گفتگو با ایران هستند.امروزه هم در سطح رسانه های بین المللی ولابلای صحبت های اکثر سیاست مداران کشورهای دیگر مشاهده می شود کمتر از اینکه اصلا توافقی وجود داشته و ایالات متحده به آن عمل نکرده صحبت نمی شود و بیشتر از آن صحبت می شود که همه میانجی شده اند تا ایران و آمریکا به گفتگو بپردازند.