ساعت 24- منطق و رفتار سیاستمداران ایرانی با توجه به اخبار، اطلاعات، تحلیلها و آینده نگری که نسبت به خود دارند با منطق فعالان اقتصادی، کارشناسان و اقتصاددانان تفاوت بنیادین پیدا کرده است. به طور مثال درحالی که فعالان اقتصادی و اقتصاددانان از ضعف و ناتوانی اقتصاد ایران در ماههای اخیر خبر می دهند و به دولت آگاهی می دهند تداوم وضع موجود ممکن است پایه های کسب وکار ایرانیان را چنان سست کند که از پای درآیند، اما سیاستمداران این را دستکم در حرف قبول ندارند و مدام به مردم امیدواری میدهند.

اینکه باید به مردم امیدواری داد و خطرهای تسلیم شدن در برابر نیروهای بزرگ جهانی را یادآور کرد، یک کار سیاسی است و باید نیز انجام شود و اما واقعیت این است که امیدواری دادن به مردم باید با واقعیت های جامعه نیز سازگاری داشته باشد. نمی توان مدام از رشد تولید گفت و به مردم وعده داد قرار است یک میلیون شغل ایجاد شود اما مردم به چشم ببینند که کارخانه ها ورشکسته و تعطیل شده اند. نمی توان به مردم وعده داد بازار ارز به سمت ثبات حرکت می کند و دلار ارزان خواهد شد درحالی که میدانیم خزانه بانک مرکزی آنقدر دلار ندارد که به موقع و به هنگام و با برنامه آن را عرضه کند و قیمتها را واقعی کند و با محدود کردن تقاضای ارز کارها را پیش ببرد. نمی توان مدام از اقتصاد نیرومند ایران حرف زد و ندید و نگفت که در همین بهار امسال 330 واحد صنعتی به طور متوسط 13درصد کاهش تولید راتجربه کردند . واقعیت این است که اگر تحریم ها تشدید می شود و اگر دولت آمریکا در مسیر تشدید تحریمها حرکت میکند نیک می داند که اقتصاد ایران به دلایل گوناگون تضعیف شده است.

محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران از آگاهترین سیاستمداران ایرانی در شناخت رفتار سیاستمداران آمریکایی به حساب می آید و داوریهایش دراینباره دقیق تر از سایر سیاستمداران ایرانی شاغل در دستگاههای دولتی است.او چند روز پیش از آنکه اخبار دقیقی از بحثهای رهبری کاخ سفید منتشر شود از اراده دونالد ترامپ برای لغو برجام خبر داد. این روزها که رهبری کاخ سفید تند و تیزتر شده است معنای داوری ظریف آشکارتر میشود. دونالد ترامپ نماینده طیفی از گروههای با نفوذ آمریکایی است که از بی اثر کردن برجام نفع میبرند و این نفع می تواند بلندمدت و پنهان باشد و البته به لحاظ جایگاه قانونی که دارند می توانند اروپا را نیز همراه کنند. اگر برجام لغو شود آنگاه رهبران امروز کاخ سفید می توانند از راهها و روشهای گوناگون به ایران آسیب برسانند. روش آزموده شده و کامیاب تحمیل  رژیم تحریم اقتصادی از سوی آمریکا برای رهبری کاخ سفید روش آسان تری است و به احتمال زیاد در گامهای بعدی نیز همین اقدام را در دستور کار قرار دارد. شاید برخی تحلیل کنند آمریکا در این تحریمهای جدید متحدان کمتری داشته است و اروپاییها دنباله رو آمریکا نبوده اند. این یک داوری است که درستی یا نادرستی آن در عمل معلوم شده است و متاسفانه به نفع ایران نبوده و تجربه نشان داده است شرکتهای بزرگ اروپایی بازار بزرگتر، بادوامتر و رشدیابنده تر آمریکا را به شرکتها و تجارت اندک ایران ترجیح می دهند و اگر ناگزیر از انتخاب میان بازار آمریکا و بازار ایران شوند از بازار ایران خارج می شوند که شدند .  علاوه بر این آمریکایی ها در چانه زنی با اروپاییها ورزیده شده و راه متقاعد کردن آنها را بلد بودند و کم کم به نقطه مشترک می رسند. این گونه است که هر ایرانی دلسوز به این مرز و بوم آرزو میکند کاش رژیم تحریمها برنمی گشت یا اینکه اقتصاد ایران آنقدر نیرومند بود که هیچ کشوری دنبال این نبود که بخواهد اقتصاد ایران را با تحریم تحت فشار قرار داده و امتیاز بگیرد. شوربختانه باید اعتراف کرد سهم اقتصاد ایران از تجارت جهانی کمتر از 3صدم درصد است و ایران صادرکننده هیچ کالای استراتژیکی نیست که اگر لازم شد با استفاده از آن صادرات دنیا را تحت فشار قرار دهد. تنها کالای قابل اعتنای ایران در حال حاضر نفت خام بود که آن هم در بازار فعلی بی اثر شده و شمار زیادی از کشورهای صادرکننده نفت جای ایران را گرفته اند. شوربختانه از سوی دیگر ایران واردکننده خالص مواد غذایی است و کاهش درآمدهای نفت خام در فضای تشدید به تحریم موج بالا رفتن قیمت منجر شده و احتمال دارد ایران در آینده دچار تهدیدهای جدی شود.بازار سرمایه و بازار پول و بیمه و بانکهای ایرانی نیز آنقدر نیرو ندارند که نبود آنها بر بازار مالی جهان اثر منفی بگذارد و تحولات آنها هیچ اثری برجای نمیگذارد. ایران در وضعیتی نیست که اگر تحریمها ادامه یابد شرکتهای قابل اعتنایی متضرر شوند و بخواهند بر آمریکا فشار بیاورند. البته اقتصاد ایران عادت به تحریم دارد و فعالیت اقتصادی در اندازه کوچک را بلد است. این شرایط ایرانیان را از پای درنیاورده و نمی آورد اما اقتصاد ملی در بلندمدت و در مقایسه با کشورهای دیگر به شدت تضعیف

میشود. به نظر می رسد بهتر است به جای اینکه همانند دولت دهم با اغراق در کوچک نمایی آثار تحریم به آمریکا کمک کنیم که با استناد به حرفهای مدیران ابعاد تحریم را گسترش دهند به مراجع بین المللی شکایت کرده و راه را بر تشدید تحریمهای جمعی ببندیم. اگر مخالفان تندخوی دولت اجازه می دادند دامنه همکاری ایران با شرکتهای بزرگ تعمیق یافت و آنها در ایران منافع واقعی پیدا میکردند امروز تحریم در دستور کار قرار نمیگرفت یا این که آثار منفی آن کمتر میشد. اگر ایران اقتصادی توسعه یافته داشت آمریکا کمتر به فکر استفاده از رژیم تحریم میافتاد و کاری از دست ترامپ بر نمیآمد. نباید راه را برای دور کردن همین همکاری نهچندان گسترده اروپاییها مسدود کرد و آنها را نیز به سویی راند که خواستار تشدید تحریمهای اروپایی و نهادهای بین المللی شوند.

محمد صادق جنان صفت - سرمقاله نامه اتاق بازرگانی تیر 1398