شاهین یاسمی: «بورس ترکاند!» این جمله‌ای بود که دیروز دهان به دهان اهالی بازار سرمایه می‌چرخید. شاخص کل بورس روز گذشته سرانجام قله 50‌هزار‌واحدی را درنوردید تا رکوردی تازه در تاریخ 46‌ساله بورس ایران به ثبت برسد؛ رکوردشکنی‌ای که بعید نیست در روزهای آینده هم ادامه داشته باشد و فتح قله‌های 60 و70‌هزارواحدی را هم میسر کند. اما چه کسانی از این رکوردشکنی‌ها خوشحال و سرخوش می‌شوند؟! فعالان و سهامداران حقیقی خرد بازار سرمایه که هدفی جز کسب سود از محل سرمایه‌گذاری خود دنبال نمی‌کنند، به‌طور حتم از رونق بازار و بالا رفتن حجم تقاضا و ورود نقدینگی سرگردان به بورس استقبال می‌کنند و رشد بورس اتفاق میمونی برای آن‌هاست؛ حال چه این رشد حبابی باشد یا طبیعی! حال این سوال مطرح می‌شود که آیا روند صعودی روزهای اخیر بازار سرمایه که با مشخص شدن رییس‌جمهوری منتخب مردم کلید خورده حباب‌گونه است یا واقعی؟ در پاسخ باید گفت بعضی از کارشناسان معتقدند یکی از نشانه‌های شکل‌گیری حباب در بازار سرمایه و رشد بادکنکی شاخص‌ها نسبت قیمت به درآمد بیشتر از
5 (5 اما از سوی دیگر اگر به بررسی شاخص‌ها و قیمت سهام در گروه‌های مختلف بپردازیم متوجه می‌شویم که پس از اعلام نتیجه یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران بازار سرمایه و بازارهای موازی و رقیب آن واکنش مثبتی به انتخاب مردم نشان دادند و در نتیجه این واکنش بازار سرمایه با افزایش تقاضا، صعودی شد و بقیه بازار‌ها از جمله بازار طلا، ارز، دلار، مسکن و خودرو به فاز نزول رفتند. قیمت‌گذاری در هر بازاری براساس دو مولفه پایدار و هیجانی ارزیابی می‌شود. در بازار سرمایه مولفه پایدار ناشی از اطلاعات بنیادی پایدار، گزارش عملکرد و پیش‌بینی سود سالانه است که این اطلاعات پایدار در چند ماه اخیر برای هیچ‌یک از شرکت‌های بورسی تغییر فاحشی نداشته و تقریبا پایدار بوده است و تاثیر چندانی بر وضع کنونی بورس و رشد قیمت شرکت‌ها نداشته است. اما هیجان مهم‌ترین عاملی است که این روزها بازار سرمایه را تکان داده و منجر به صعود هیجانی قیمت‌ها و رکوردشکنی‌های تازه شاخص‌ها شده است. رشد هیجانی بورس ناشی از شکل‌گیری انتظارات آتی در بازار سرمایه است که با پیروزی حسن روحانی در انتخابات یازدهم شکل گرفته است. این انتظارات که همان انتظارات بازار سرمایه از دولت تدبیر و امید است، بارقه امیدی برای سهامداران و اهالی بازار سرمایه ایجاد کرده، در نتیجه شاهد رشد هیجانی قیمت سهام و صعود شاخص‌های بورس هستیم. از سوی دیگر با مشخص‌شدن رییس دولت یازدهم انتظار می‌رود شاهد حاکم شدن تدبیر و امید در امور و برقراری اعتدال و تعامل در فضای سیاسی و اقتصادی باشیم که مهم‌ترین نتایج آن‌ها می‌تواند تعامل سازنده و رفع نگرانی‌های بین‌المللی درباره پرونده هسته‌ای ایران و تلاش برای برداشتن تحریم‌های بین‌المللی و بازسازی رابطه ایران با کشورهای منطقه خاورمیانه و جهان باشد. در صورتی که آرامش در دیپلماسی و ارتباطات بین‌المللی با کشورهای جهان برقرار و تحریم‌ها برداشته شود، مطمئنا شاهد بازگشت آرامش به عرصه اقتصاد و تولید و بهبود فضای کسب و کار خواهیم بود. بازگشت آرامش به عرصه اقتصاد و تولید می‌تواند نقدینگی سرگردان را به جای آن‌که وارد بازارهای موازی و رقیب بازار سرمایه کند، به بازار سرمایه و تولید هدایت کند تا شاهد رونق طبیعی و غیرحباب‌گونه در بازار سرمایه و شکوفایی تولید و صنعت باشیم. در این صورت می‌توان به صعود شاخص‌ها و رشد قیمت و بالا رفتن حجم تقاضا در بورس و اقتصاد و تولید کشور اعتماد کرد و دیگر نگران حباب‌سازی نبود.
بنابراین این فضای مثبت که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری شکل گرفت، انتظارات مثبت و در پاره‌ای موارد بلندپروازانه‌ای برای فعالان بورس شکل داد و موجب رشد بورس شد. این رشد اما دلیل دیگری هم داشت و آن سرازیر شدن و هدایت نقدینگی سرگردان مردم و بازار به سمت بازار سرمایه بود. این اتفاق از آنجا آب خورد که پس از انتخابات با واکنش مثبت بازارهای رقیب بازار سرمایه مانند مسکن، طلا، دلار، ارز، سکه، خودرو و... شاهد کاهش هیجانی قیمت‌ها در این بازار‌ها هم بودیم و در نتیجه این فاز کاهشی، اعتماد از این بازار‌ها رخت بر بست و جای خود را به یأس و ناامیدی داد و فعالان سرخوش و خندان ما‌ه‌های اخیر و سرمایه‌داران و سرمایه‌گذاران سرگردان و محافظه‌کار را نگران، سردرگم و ناامید کرد و سرمایه آن‌ها را به سمت بازار سرمایه‌ای که روزهای سبزی را سپری می‌کرد و رویای فتح کانال‌های 50، 60 و 70‌هزار‌واحدی را در سر می‌پروراند، هدایت کرد.
اما این همه ماجرا نیست و بعضی شایعات و گمانه‌زنی‌ها از بالا و پایین بردن قیمت‌ها و شاخص‌ها در بازار سرمایه، ارز، طلا و مسکن شنیده می‌شود. براساس این شایعات دولت دهم در روند صعودی بازار سرمایه و روند کاهشی بازار ارز و طلا نقش ایفا کرده و می‌خواهد تا پایان دولت دهم قیمت‌ها و شاخص‌ها را دستکاری کند و قیمت دلار، سکه، طلا و ارز را کاهش داده و بورس را با شاخص‌های تاریخی و رکوردشکنی به دولت یازدهم تحویل دهد و مدعی شود که مسبب این رویداد مثبت دولت دهم است. طرفداران این سناریو معتقدند قیمت‌های کنونی در سایر بازارهای ارز، طلا، سرمایه و مسکن حبابی است و توسط خریداران مجهول‌الهویه و حقوقی‌های شبه‌دولتی در بازار سرمایه و ارز مهندسی می‌شود و قیمت‌های کنونی واقعی نیست. نظریه‌پردازان مذکور معتقدند دولت می‌تواند از این بازی اهداف مختلفی را دنبال کند که یکی از آن‌ها باقی ماندن و تکرار مسئولان کنونی بازار سرمایه و ارز و طلا در دولت یازدهم است. از نظر این کارشناسان یکی دیگر از اهداف دولت کنونی اما تحویل‌دادن دولت به دولت «تدبیر و امید» با شاخص‌ها و قیمت‌های حبابی و مهندسی‌شده است تا با تغییر روند و اصلاح قیمتی، حباب شکل‌گرفته بترکد و دولت یازدهم با چالش‌ها و مصیبت‌های نگران‌کننده‌ای در عرصه بازار روبه‌رو شود و برای مهار بازار و تک‌نرخی‌کردن ارز و کنترل بازار سرمایه و بازارهای موازی دچار مشکل شده و امید کنونی مردم به دولت یازدهم را به یأس و نگرانی تبدیل کند.