سه سناریوی احتمالی میان ایران و آمریکا
ساعت 24 – به نظر می رسد تابوی سخن نگفتن و ننوشتن در باره آینده ایران و آمریکا شکسته شده و به هردلیل حالا کارشناسان سیاسی و اقتصادی بدون ترس و احتیاط دراین باره می نویسند. آنچه می خوانید از سوی سازمان برنامه و بودجه منتشر شده است که کمتر دراین مقوله ها وارد می شد.
مطالعات کارشناسی و حدس های روشنفکرانه، در ارتباط با آینده تنش حاضر میان ایران و آمریکای استعمارگر در میان مدت، سه سناریوی کلی ذیل قابل طرح است که بی تردید تشخیص احتمال هر یک از آن دو، برخاسته از نظر خبره های خبرگان به طور دقیق تری استحصال خواهد شد.
الف- توافق و تداوم گفتگو:
این احتمال که ایران و آمریکا به توافق کامل رسیده، یا گفتگوهایشان را در سطح دوره برجامی حفظ نمایندو به لغو تحریم های موجود بیانجامد، سناریویی است که با اخذ رای اعتماد ترامپ از سنا و سخنان طرفین نزاع، به شدت کاهش یافته است.
ب- تنش تشدید نخواهد یافت، بلکه به طور ادواری در همان سطح یا کمی بیشتر تکرار می گردد: تکرار اتفاقاتی نظیر حمله طبس، ساقط کردن هواپیمای مسافربری در سال ،1367تحریک تروریست های گوناگون علیه ایران، محور شرارت خواندن ایران بعد از 11سپتامبر در کنار تحریم های همه جانبه، تداعی کننده بازی جنگ سرد آمریکا با شوروی سابق است که با هدف و آرزویی استعماری، یعنی تضعیف تدریجی ایران و فروپاشی آن از درون و در بلندمدت دنبال می شود.
ج-تنش تشدید و فراگیر می شود:
هرچند به نظر می ر سد اقتصاد آمریکا و دولت آمریکا در شرایطی نیست که نیاز به جنگ دا شته با شد و ترامپ برای انتخاب مجدد به رفع تنش نیاز دارد، اما با نظر به اینکه کشورهایی در منطقه، سالهای متمادی
آمریکا را برای حمله نظامی به ایران مورد تشویق قرار داده اند، سه حالت برای نتیجه این سناریو قابل تصور
است:
-1تجزیه و تخریب ایران
-1-1مانند جنگ ایران و رو سیه یا ایران و انگلستان در قرن 19که موجب جدا کردن آ سیای میانه، قفقاز، افغانستان و پاکستان از سرزمین اصلی و تجزیه ایران شد.
-2-1هم چون جنگ آمریکا و عراق یا جنگ جهانی دوم که باعث تخریب کشرر مورد تهاجم، تغییر دولت و وابستگی آن شد.
-2فرسایش طرفین و ظهور قدرتهای نوین
-1-2مثل جنگ ایران و عثمانی که با فر سایش طرفین، به مرور زمینه ظهور جدیتر امپراتوریهای جدید را فراهم ساخت.
-2-2نظیر جنگ ایران و عراق که فرسایش طرفین را در پی داشت.
-3پیروزی ایران و شکست مفتضحانه آمریکا
-1-3شبیه جنگ ایران و پرتغال که با پیروزی ایران و خروج استعمارگران پایان یافت.
-2-3همانند جنگ آمریکا و ویتنام که با مقاومت ملی و تحریک افکار عمومی جهان، شکست مفتضحانه ای به آمریکا تحمیل شد بر اساس این احتمالات لازم است نگاهی به واقعیات انداخته و مشخص کرد چگونه می توان کمترین گزند را از این وضعیتهای محتمل، متحمل شد و امنیت ملی را از دل این جنگ تحقق بخشید پس از گذشت تنها 5روز از آن ترور و بروز معجزه مشایعت و تعزیت چند ده میلیونی برای پیکر شهدا در شهرهای ایران و عراق، شاهد موشکباران پایگاه مهم عین الاسد آمریکا در عراق بودیم. بی تردید آنچه انجام شد، تنها یک انتقام نبود، بلکه اعلام استراتژی رسمی ایران در برابر تهدیدات بود. مطابق این راهبرد هرگونه تعرض پاسخ داده میشود، ولو آنکه بیم آغاز جنگ با آمریکا نیز برود. با این وجود، اگر پذیرفته شود که تفسیر خوشبینانه استراتژی ایران در مقطع حاضر دوری از جنگ و در عین حال انتقام هوشمندانه است (علایی، )1398و استراتژی رژیم آمریکا در قبال ایران ادامه سیاست خصمانه با آرزوی تحقق اهداف استعماری است (پورسعید، 1،)1398لاجرم مورد ب از سناریوهای محتمل بالا، از احتمال تحقق بالاتری برخوردار است. سناریوی ب و حتی حالات گوناگون در سناریوی ج، به وضوح راهنمایی میکنند که چگونه باید سیاستهای خصمانه آمریکا را شناسایی و آثار آن را کنترل، محدود و حتی بی اثر کرد.
چه باید کرد؟
از آنجایی که د شمنیِ جبهه د شمنان با ملت و کشور ایران د شمنیِ ذاتی و همیشگی ا ست نه یک د شمنیِ فصلی و موسمی، راه علاج این است که خود را از همه جهات سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی قوی کنیم تا دشمن نتواند ضربه بزند. بر این اساس سازمان برنامه و بودجه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان اصلی ترین سکاندار اقتصاد ایران، باید بداند هر چند بر اساس اعلام بانک جهانی[رشداقتصادی منفی اقتصاد ایران در سال 2019برای سال 2020تا حدود زیادی رفع میشود، در هر یک از حالات بالا باید چه اقدام شایستهای را انجام دهد، به نوعی که حتی اگر احیاناً این دو کشور در شرایط وخیمتری قرار داده شدند و سناریوی سوم بروز کرد، دستورالعملها از چه قراری باشند تا بتواند با نقش آفرینی بهنگام و انجام یک بازی تماشایی، به مثابۀ یک نظام تدبیر شایسته، عدم تعادلهای محتمل در بازارهای اصلی را شناسایی و کنترل و هدایت کرده و دشمن را به سمت حالات 3 و 2از سناریوی ج کشاند.
بی تردید، به منظور تأمین منابع درآمدی و توزیع متعادل هزینه های جنگ، لازم است ضمن پشتیبانی از فراگیری نظام مالیاتی، مالیاتهای بیشتری بر روی طبقه های پردرآمد و شرکتهای فراری از مالیات وضع شود، به طوری که این مالیاتهای مستقیم، بیشترِ بارِ هزینه ها را بر متخلفان تحمیل کند. علاوه بر عملکرد سازمان مالیاتی، عملکرد سازمان تأمین اجتماعی (در کمک مستقیم به اقشار ضعیف جامعه)، گمرکات، بانکها، دادگاهها و سایر سازمانهای نظام تدبیر نیز در برای تقویت فضای کسب وکار از اهمیت بالایی برخوردار است، به نوعی که عملکرد آنها نباید مانع رونق کسبوکار باشد.
در این ارتباط و به طور مشخص در مورد تجارت خارجی، وقتی دولتی متخاصم می خواهد راههای تبادل کالا و تسویه مالی آن را ببندد، نباید مثل شرایط عادی منشأ پول، استانداردهای گمرکی، ورود کالا از مبادی قانونی و... را دنبال کرد، بلکه باید کالاهای مورد نیاز اقتصاد به هر شکلی تأمین شود؛ یعنی باید مرزها را باز گذاشت تا هر کس که می تواند کالاهای مورد نیاز اقتصاد ایران و نه کالاهای لوکس و غیرضرور را وارد کند؛ بنابراین فضا دادن به تجار و صرافان و... برای رسوخ در دیوار تحریمها و برداشتن موانع قانونی و بوروکراتیک از پیش پای آنان از اهمیت و فوریت برخوردار است. در این چارچوب حتی همه مسافرانِ به مقصد ایران و کولبران مظلوم، سربازان اقتصادی این عرصه قلمداد می شوند.
منبع –سازمان برنامه و بودجه –موسسه پژوهش های توسعه و اینده نگری –نویسنده -ابوالفضل پاسبانی صومعه ،عضو گروه پژوهشی توسعه، تأمین مالی و اقتصاد بین الملل