دنیای اقتصاد- شروین شهریاری : بازار سهام در هفته‌جاری شاهد ادامه روند رو به رشد شاخص و عبور همزمان از سقف ۲۲ اردیبهشت ماه و نیز مرز ۱/ ۱ میلیون واحد بود؛ اتفاقی که در مجموع موجب رشد ۱۲ درصدی دماسنج بازار در مقیاس هفتگی شد.

نکته حائز‌اهمیت در این میان، کاهش حجم معاملات همگام با قله پیمایی جدید بورس است؛ به عبارت دیگر، به‌رغم ثبت رکوردهای جدید در شاخص کل، ارزش معاملات نه‌تنها نتوانسته از رکوردهای روزانه بالای ۲۰ هزار میلیارد تومان قبلی عبور کند بلکه در صورت در نظر گرفتن میانگین‌های هفتگی، این متغیر ۲۵ درصد پایین‌تر از اوج نیمه دوم اردیبهشت قرار دارد. توجه به این نکته به‌ویژه از این جهت حائز اهمیت است که از ابتدای سال تا روز ۲۲ اردیبهشت ماه (معادل اوج قبلی شاخص) متغیر مزبور به‌طور پیوسته در مسیر رشد بود؛ یعنی رشد مستمر قیمت‌ها با پشتوانه افزایش حجم معاملات صورت می‌پذیرفت اما در رکوردشکنی اخیر، بازار عملا همراهی حجم را تا حدی از دست داده است. این وضع که معمولا در تحلیل‌های نموداری از آن به‌عنوان «واگرایی» تعبیر می‌شود نشانه مثبتی برای پیش‌بینی روند کوتاه‌مدت قیمت دربر ندارد. با عنایت به کاهش کارآیی ابزار بنیادی به دلیل رشد هیجانی بازار، توجه به این سیگنال‌های نموداری برای ارزیابی چشم‌انداز بازار در کوتاه‌مدت اهمیت بیشتری یافته است.

ارزش‌گذاری در مقیاس جهانی

شاید گفته شود بازار سرمایه ایران از لحاظ برخی زیرساخت‌ها و قوانین و نیز ابعاد و گستردگی قابل‌مقایسه با بسیاری از رقبای خود در کشورهای توسعه‌یافته نیست، اما در نقطه کنونی، لااقل از یک جنبه خاص یعنی ارزش‌گذاری سهام، بازار ایران شانه به شانه همتایان بین‌المللی یا حتی فراتر از آن ایستاده است. از این منظر، مقایسه وضعیت ارزش‌گذاری ۵۰۰ شرکت برتر آمریکایی(۵۰۰ S&P) جالب‌توجه است. از منظر نسبت قیمت بر درآمد گذشته‌نگر هم بورس تهران و هم بازار آمریکا در محدوده ۲۳ واحد قرار گرفته‌اند. از دریچه بازده نقدی سهام یعنی سود نقدی که سرمایه‌گذاران می‌توانند نسبت به پرداخت فعلی خود بابت قیمت‌های سهام انتظار داشته باشند نیز هر دو بازار در محدوده ۲درصد بسیار به هم نزدیک شده‌اند. از منظر نسبت‌هایی که عامل تورم را به نوعی حذف می‌کند مانند نسبت قیمت سهام به فروش اما بورس تهران با فاصله زیاد در حال‌حاضر بالاتر از ۵۰۰ شرکت آمریکایی ارزش‌گذاری شده است (۵/ ۵ واحد در برابر ۲/ ۲ واحد). مقایسه با بازارهای در حال توسعه حتی شرایط متفاوت‌تری را رقم می‌زند زیرا به لحاظ نسبت‌های مقایسه‌ای، سهام مزبور به مراتب ارزان‌تر از بورس تهران هستند. این هماوردی در عرصه ارزش‌گذاری در حالی صورت می‌پذیرد که به لحاظ نرخ‌های سود بدون ریسک، ایران با داشتن میزان سود اسمی به مراتب بالاتر از رقبا (۱۵ درصد در شرایط فعلی) وضع متفاوتی از منظر سود بدون ریسک دارد. در تحلیل دلایل این اتفاق، در کنار عوامل روان‌شناختی و رفتاری ناشی از موج رونق اخیر، می‌توان فرضیه تورم‌های بالاتر یا تصور کاهش بیشتر ارزش پول ملی را در بین خریداران سهام در ایران مطرح کرد که به توجیه خرید دارایی در ارزش‌گذاری فعلی منجر شده؛ فرضیه‌ای که البته با هدف‌گذاری تورمی اخیر بانک مرکزی (۲۰ تا ۲۴ درصد) و نیز وعده تثبیت نرخ ارز در سال‌جاری مغایر است.