ساعت 24 - علی بیگدلی، استاد دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس مسائل اروپا و آمریکا در گفت وگو با سایت وابسته به صادق خرازی در پاسخ به این پرسش که قطعنامه مد نظر اروپایی ها امروز با همراهی اعضای شورای حکام آژانس تصویب شود واکنش ایران چه خواهد بود؟ گفته است : واکنش هرچه باشد قطعاً وضعیت ایران را در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل پیچیده و بغرنج تر خواهد کرد و سبب شکل‌گیری تحریم های گسترده بین المللی علیه تهران خواهد شد.

در این صورت قطعاً انزوای ایران در دستور کار قرار خواهد گرفت. خصوصاً اگر ایران در ذیل فصل ۷ منشور در شورای امنیت سازمان ملل قرار گیرد. آن زمان ایران وضعیتی مشابه با پرونده کره شمالی و شرایط سال های ابتدانی دهه ۹۰ شمسی را پیدا خواهد کرد.وی براین باور است که سیل اتهاماتی که در روزهای  گذشته به نشست فصلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شکل گرفته، نه به واسطه فشار ایالات متحده آمریکا بر آلمان، فرانسه و انگلستان و یا دیگر اعضای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بلکه نتیجه و بازخورد سیاست های غلط ایران در پیگیری و عملیاتی کردن گام های کاهش تعهدات برجامی است.

متاسفانه تصمیم و سیاست بسیار غلط دولت و جمهوری اسلامی ایران در عملیاتی کردن برنامه گام های کاهش تعهدات برجامی و پیگیری آن در ۵ گام در بازه زمانی ۶۰ روزه تنها و تنها باعث ایجاد گسل سیاسی و دیپلماتیک ایران با فرانسه، آلمان و انگلستان و نیز اتحادیه اروپا شد و به تبع آن مشکلات و چالش های خاصی را برای پرونده هسته‌ای ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای حکام آژانس به همراه داشت. پس اتفاقاتی که طی ۴ روز گذشته نشست فصلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شکل گرفته، نه به واسطه فشار ایالات متحده آمریکا بر آلمان، فرانسه و انگلستان و یا دیگر اعضای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بلکه نتیجه و بازخورد سیاست های غلط ایران در پیگیری و عملیاتی کردن گام های کاهش تعهدات برجامی است.

نقد من تنها و تنها به سیاست‌های غلط تهران در انجام واکنش صحیح است. من هنوز هم با گذشت بیش از یک سال از آغاز گام های کاهش تعهدات برجامی برایم جای سوال است که جمهوری اسلامی از انجام این گام ها به دنبال چه بود؟ عملیاتی کردن این پنج گام چه دستاوردی برای ایران داشت؟ تهران با اجرایی کردن این گام ها می خواست چه چیزی به دست آورد؟ من کماکان باور دارم برنامه گام های کاهش تعهدات برجامی یک سیاست بی سر و سامان، شتابزده و فکر نشده ای بود که متاسفانه این چالش‌ها را برای پرونده هسته ای ما در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به وجود آورده است.

نکته مهمی که باید بر آن تاکید کنم این است که تمام تحلیل و مطالبی که مطرح کردم دال بر این نیست که من هم موافق فقط سیاست های تبعیض آمیز ایالات متحده آمریکا، دونالد ترامپ، اروپایی‌ها و یا آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هستم. اما در دیپلماسی و روابط بین‌الملل چیزی به نام «اخلاق» و «حق» وجود ندارد. چون اساسا این عبارات تعریف نشده اند. بنیان و اساس دیپلماسی «منافع» است. مضافا در واقعیت میدان سیاست خارجی و روابط بین الملل همیشه «حق با قدرت است»؛ حتی اگر آن قدرت مبنای اخلاقی و حقانیتی نداشته باشد. اینجا قدرت با ایالات متحده آمریکا و اروپاست، حتی اگر رفتارهای تبعیض آمیز و سیاست های «نابه حق اخلاقی» علیه ایران داشته باشند. چون منافع این قدرت ها ایجاب می کند باید ایران از سیاست های مضر و مخرب خود که در تضاد با سیاست ها و برنامه های آنان است، دست بردارد. آقای ظریف به جای پیگیری های دیپلماتیک و فعالیت‌های گسترده به مانند دولت یازدهم اکنون تنها به برخی واکنش‌ها و مواضع ایدئولوژیک توئیتری علیه مقامات کاخ سفید و اروپایی ها بسنده کرده است. من هم معتقدم که اروپا و آمریکا اکنون در یک تبعیض آشکار به دنبال زورگویی علیه ایران هستند، اما نمی شود که با شعار وضعیت را اداره کرد. در این شرایط دیپلماسی منعطف است که می‌تواند اکنون چاره کار باشد. اتفاقاً نقدی که به آقای ظریف دارم این است که وی به جای سفر به ترکیه و روسیه می‌توانست در این شرایط حساس به اروپا سفر کند و یا حداقل بعد از حضور در آنکارا و مسکو به برلین، پاریس و لندن هم می‌رفت تا شاید مانع از وقوع این شرایط شود.

اکنون روسیه با ایران در سوریه به یک تضاد منافع رسیده است. چون مشکل ما با مسکو این است که روسیه به دنبال حفظ منافع خود در سوریه است، اما تهران به دنبال حفظ دولت بشار اسد است. مضاف این که با کاهش شدید بهای نفت در بازارهای جهانی اکنون مواضع مسکو و واشنگتن تا حدی به هم نزدیک شده، چرا که سیاست های ایالات متحده قدری باعث افزایش بهای نفت شده است. بنابراین مسکو تمایلی برای ایجاد تنش با آمریکا در این شرایط ندارد تا تحریم های بیشتری علیه کرملین به دنبال نداشته باشد. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم روسیه هیچ گاه تمایلی به شکل گیری قدرت اتمی که توانایی برخورداری از سلاح هسته‌ای در کنار مرزهایش داشته باشد، ندارد. حتی اگر این قدرت کشور دوست و حامی مسکو یعنی ایران باشد.